(بسم الله الرحمن ارحیم)
پیدایش
پژوهشگران بر این عقیده اند که آغاز شیطان پرستی به قرن یکم میلادی باز می گردد. در این زمان « گنوسی ها »، (1) شیطان را در قدرت و عظمت، همتای خداوند می دانستند.اندیشه ی « شیطان پرستی و تقدیس شیطان »، در شماری از ادیان کهن آمده است و برخی از ادیان، خدایان متعدّدی داشتند که آن خدایان نماینده ی شر بودند. به عنوان مثال در تمدّن کهن « مصر »، الهه ی « سیت » یا « شیث » به کلمه ی satan؛ یعنی شیطان که نماینده ی نیروی شر است، نزدیک است و مصری ها برای در امان ماندن از شرّ او، قربانی های زیادی تقدیم آن می کردند. در تمدّن هندی نیز شیطان، نقش زیادی در زندگی دینی مردم داشته است، آنها شیطان را « راکشا » می نامیدند. یونانی ها نیز شیطان را « دی ات بولس » (D it Boles)؛ یعنی معترض، می خواندند. عبادت شرور و شیطان در برخی کشورهای آسیایی رواج داشته و آنان شیاطین شب را می پرستیدند و کم کم تاریکی، نماد شر شد و نور، نماد نیکی و خیر. در « بابل » و « آشور »، اسطوره ها درباره ی
درگیری خدایان خیر و شر سخن می گویند و در تمدّن « آفریقا »، هنوز هم جادوی « وودو » که تنها جادوی رسمی در جهان است، نوعی تقدیس شیطان و راه به دست آوردن قدرت های خارق العادّه از طریق آن، برای تسلّط برخی مردم به شمار می آید. (2)
شیطان پرستی در قرون وسطا
در قرون وسطا، گروه هایی در « اروپا » پدیدار شدند که شیطان را خداوند و معبود خود قرار داده بودند. از جمله ی این گروه ها، گروه « شوالیه های معبد » بود که در « فرانسه » پا به عرصه ی وجود نهاد. این گروه، جلسات شبانه و بسته ای داشت که در آن شیطان مورد نیایش و پرستش قرار می گرفت و آنان گمان می کردند او را به شکل یک زن می بینند. این گروه به مسیح (علیه السلام) و مادرش و حوّاریون مسیح دشنام می دادند و از پیروانشان می خواستند تمام آنچه را مقدّس به شمار می آمد، ناپاک و نجس بدانند.شوالیه های معبد، لباس های سیاه می پوشیدند و به آن « کمیسیه » می گفتند. تفکّرات این گروه در « فرانسه »، « انگلستان » و « اتریش » رواج یافت تا آنکه کلیسا متوجّه وجود آنان شد و گروهی از پیروان این گروه را در آتش سوزاند و در سال های 1310 تا 1335م. رهبر آنها را به قتل رساند. یکی از زنان عضو این گروه پیش از سوزانده شدن، گفت:
خداوند، پادشاه آسمان و شیطان، پادشاه زمین است و خدا و شیطان دو شریک مساوی اند و پیروزی و شکست را با هم ثبت می کنند و شیطان در حال حاضر، پیروز است.
پس از آن، گروه های مشابهی پدید آمدند و برخی از آن گروه ها شروع به شکنجه ی کودکان و کشتن آنان می کردند در سال های 1432 تا 1440م. صدها کودک برای این هدف ربوده شدند. برخی دیگر از این گروه ها در چاه ها و چشمه ها سم می ریختند که گروه « صلیب قرمز » از جمله این گروه ها بود. در قرن هفدهم میلادی گروهی به نام « یاکین » به وجود آمدند و این گروه نیز دست به انجام همان کارها می زد و بالغ بر 30 نفر از اعضای این گروه، اعدام شدند. پس از آن، گروه های دیگری مانند ( شلعه ی باواریایی، شعله ی فرانسوی، برادران آسیا و... ) پدیدار آمدند.
در سال 1770م. یک آلمانی به نام آدم وایز هاویت، مذهب مشابهی به نام « نبلّغان نور شیطانی » بنیان گذاری کرد و حکومت باورایا در سال 1785م. محافل این مذهب را بست و کلّیه ی فعّالیت های آن را ممنوع اعلام کرد. (3)
پس از آن، از این افکار اثری نبود تا اینکه در نیمه های دهه ی چهل قرن بیستم میلادی، دوباره پا به عرصه ی وجود گذاشت. (4)
پیدایش جدید
درسال 1948م. یک انگلیسی به نام الستر کراولی، که از « دانشگاه کمبریج » فارغ التّصیل شده بود، کتابی به نام « شیطان سفید » تألیف کرد. کراولی در این کتاب از شهوت جنسی و تحریکات جنسی دفاع کرد. او سخنرانی های مفصّلی در مورد قوای جنسی در « انگلستان » انجام داد و پس از آن، او معلّم اوّل گروه « شیطان پرستان » بود که در « ایالات متّحده ی آمریکا » نیز شروع به گسترش یافتن کرد تا آنکه بعدها یک یهودی آمریکایی به نام آنتوان شتلِوی (5) ملقّب به پدر سیاه، رهبری آن را برعهده بگیرد.شتلوی در « کالیفرنیا » رشد و نمویافت و در سال 1966م. از فرقه ی خود، رونمایی کرد. وی در سال 1969م. معبدی به نام « کلیسای شیطان » (COS) ساخت و چند کتاب فلسفی برای ترویج اندیشه ی شیطانی تألیف کرد. از جمله، کتاب « شیطان می گوید » است که در برگیرنده ی نُه عبارت و کلام شیطان و احکام یازده گانه ی زمین و کتاب « انجیل سیاه » است و هدف او از نوشتن این کتاب تحقیر وزیر سؤال بردن آداب و رسوم مسیحیّت و بیان چگونگی عبادت است و این کتاب، مهم ترین منبع و مرجع برای راهنمایی پیروان این فرقه است.
با اینکه بیشتر پژوهشگران بر این عقیده اند که آنتوان لوی، بنیان گذار اندیشه ی شیطان پرستی در دوران معاصر است، امّا برخی این ایده و اندیشه را به موسیقی « راک » و خواننده ی معروف آمریکایی لیتل ریچارد نسبت می دهند. ریچارد، کسی بود که در سال 1952م. در این رقص، آهنگ ها، نغمه ها و حرکاتی وارد کرد که خشونت آمیز بود و پس از او در سال 1955 م. آلفیس برسیلی رهبری این جنبش موسیقیایی را برعهده گرفت و شروع به خطاب قرار دادن غرایز جوانان کرد. او جوانان را تشویق به ردّ ارزش های دینی و اخلاقی می کرد. (6)
علاوه « ایالات متّحده ی آمریکا »، « شیطان پرستی » در « فرانسه » نیز شاهد رشد بوده است. در ماه مارس سال 2005م. هیئت وزارتی و نظارت و کنترل تجاوزات قومی و طایفه ای و مبازره با آن، گزارشی در این مورد منتشر کرد و آن را تحویل نخست وزیر وقت کرد. در آن گزارش آمده بود که پدیده ی شیطان پرستی، در سرزمین « فرانسه » جایگاه جدیدی پیدا کرده و این کار باعث آلوده کردن قبرستان ها و قبرها و بروز آداب و رسوم ضدّ مسیحیّت شده است. علاوه بر این، پدیده ی شیطان پرستی در کشورهای « اسکاندیناوی »، « روسیه »، « اسپانیا »، « آلمان »، « یونان » و « جنوب آفریقا » شمار چشمگیری داشته و برخی از کشورها آن را به رسمیّت شناخته اند. (7)
بنابر گزارش « پلیس فدرال آمریکا »، هر سال، پنجاه هزار نفر در نقاط مختلف جهان به این آیین می گروند. پلیس فدرال آمریکا در گزارش خود تأکید کرده است که این فرقه در بسیاری از جنایت های قتل و کودک ربایی به ویژه در ایالت های « سان فرانسیسکو » و « لوس آنجلس » دست داشته و پلیس در آن بقایای خون کودکان و حیواناتی که ذبح شده بودند و در کنار آن شمع ها و ماسک های سیاه و جمجه ها را کشف کرده است. (8)
سرایت شیطان پرستی به جوامع اسلامی
جوامع اسلامی مدّت زمانی از شر این آیین شیطانی در امان بودند؛ امّا برخی عوامل باعث ورود شدن این آیین به برخی از کشورهای اسلامی شد. مهم ترین این عوامل، عبارتند از:
1. پیشرفت رسانه ها و دستگاه های اطّلاع رسانی و ارتباطات به ویژه شبکه ی اینترنت که مهم ترین وسیله ی گسترش و ترویج افکار و عقاید آنان و وسیله ی ارتباطی پیروان آن است. شیطان پرستان، بیش از هشت هزار آدرس و سایت اینترنتی دارند.
2. سرعت گرقتن روند عادی سازی روابط برخی از کشورهای عربی و اسلامی با حکومت یهودی در « فلسطین » اشغالی. این امر باعث افزایش اختلاط شهروندان این کشورها و یهودیان به ویژه مصری ها با یهودیان شد که پیوسته شمار زیادی از یهودیان به « مصر » سفر می کنند و به ویژه از طریق شهر « طابا » که تبدیل به نقطه ی التقاء و دیدار مهمّ یهودیان با مصری ها شده است و البتّه بر کسی پنهان نیست که یهودیان برای به فساد و تباهی کشاندن مسلمانان و دور کردن آنها از دینشان و ترویج افکار منحرفانه میان آنها و از جمله افکار شیطان پرستی، تلاش زیادی می کنند.
شیطان بنابر دین یهودیّت، یکی از نمادهای قدرت مطلق است که با قدرت خداوند سبحان برابری می کند و آنها، گناه اغوای آدم و خارج کردن او از بهشت را بر گردن شیطان می اندازند و او را عامل این کار می دانند. (9)
3. نویسندگان چپ گرا افکار منحرفانه ای در جوامع اسلامی ترویج می کنند. از جمله نخستین جرقّه های تفکّر شیطان پرستی در کشورهای اسلامی، سخنرانی ای بود که دکتر صادق جلال الغضم کمونیست در سال 1996م. تحت عنوان « تراژدی ابلیس » در « بیروت » ایراد کرد؛ وی در این سخنرانی خواهان دست برداشتن از لعن، نفرین و سبّ و شیطان و همچنین پناه بردن مردان به خداوند از شرّ او و بخشیدن شیطان و در خواست بخشش شیطان شد.
این سخنرانی باعث شد، او محاکمه شود؛ امّا او در دادگاه برای فرار از مجازات، از اظهرات خود عقب نشینی کرد. البتّه این عقب نشینی او ظاهری و صوری بود و بعدها این عقاید را در کتابش تحت عنوان « نقد اندیشه ی دینی » ( نقد الفکر الدّینی ) دوباره مطرح کرد. (10)
4. تسخیر و در اختیار گرفتن تمامی وسایل و دستگاه های اطّلاع رسانی و رسانه ها و وسایل فرهنگی و هنری برای گسترش و ترویج اندیشه های « شیطان پرستی » در میان مسلمانان، پخش فیلم های خون آشام و اشخاص دارای قدرت های سحرآمیز که دستگاه های اطّلاع رسانی و تبلیغاتی غربی دست به آن زدند، از جمله این اقدامات بود تا آنها جوانان را تشویق کنند چنین قدرت هایی به دست آورند. یکی از این فیلم ها، فیلم « کلاغ » (the crow ) و سریال « پافی و انجل » است و متأسّفانه بسیاری از شبکه های ماهواره ای عربی چنین آثاری را با حرص و ولع تمام پخش کردند.
از جمله راه های تبلیغات دیگر این افکار، برخی از انواع موسیقی مانند موسیقی « بلک متال » ( Black metal ) است. این موسیقی جنجالی و پر سر و صدا بر گیتار الکترونیکی تکیه دارد و از جمله مشهور ترین فرقه هایی که درباره ی عظمت شیطان ترانه می خوانند و افکار شیطان پرستی را ترویج می کنند، گروه « دیموبود گیر » ( Dimmu Borgir ) و گروه « اسلایر » ( slayer ) است و مارلین مانسون، مشهورترین خواننده ای است که مبلّغ این اندیشه است. او کتاب « راه خارج از جهنّم » را تألیف کرده و ترانه هایش را به روش فلسفی که باعث برانگیختن غرایز جوانان می شود، ارائه می دهد و از آنها می خواهد عاشق این اندیشه و طرز تفکّر شوند. روانشناسان می گویند که موسیقی بلک متال، باعث نوعی خلسه و غیاب ذهنی می شود.
پیروان این گروه و فرقه، کتاب های زیادی در معرفی عقاید باطل خود و و دعوت به آن تألیف کرده اند؛ از جمله این کتاب ها، کتاب « سکوت ابلیس » تألیف دکتر لورانس بازور، « ابلیس زیر زمین »، « او برای آزادی گروگان ها آمده »، « آداب و مراسم شیطانی »، « جادوگر شیطانی » و « یاداشت های شیطان » است. (11)
نفوذشیطان پرستی به کشورهای عربی
1. مصر
نخستین ظهور و پیدایش « شیطان پرستان » در « مصر »، به اوخر سال 1996م. باز می گردد. گقته شده که کلمه ی « شیطان پرستان » اوّلین بار در تاریخ 1997/1/27 م. به گوش مصری ها رسید. در این روز روزنامه های مصری خبری بسیار جنجالی منتشر کردند و آن، خبر دستگیری 86 جوان دختر و پسر بود که شیطان پرست بودند.در تحقیقات به عمل آماه مشخّص شد که این اشخاص که عمرشان 15 تا 24 سال بود، از جمله فارغ التّحصیلات مدارس خارجی و از فرزندان اشخاص ثروتمند و صاحب نفوذ مصر بودند.
در این تحقیقات همچنین مشخّص شد که این اشخاص از طریق رفت و آمد و برخورد با اسرائیلی هایی که بدون گذرنامه به مصر، به « طابا » سفر کرده بودند و از مسائل جنسی و موّاد مخدّر و مشروبات الکلی برای پیشبرد افکار و نقشه های خود استفاده می کردند، (12) با این افکار و عقاید آشنا شده بودند.
مقامات مصری در ماه مِی سال 2001م. 55 افراد منحرف شیطان پرست را دستگیر کرده و آنها را متّهم به توهین به ادیان، سوء استفاده از دین در ترویج افکار تندوانه کردند.
این گروه در یک قایق سیاحتی در « نیل » دستگیر شدند. آنها از سالن دیسکو ( رقص ) آن برای برگزاری تجمّعات خود و مراسم های آشنایی و ازدواج استفاده می کردند. آنها گروه های مختلفی داشتند (13) و از جمله رهبران اصلی « شیطان پرستان » در « مصر » ، احمد عمر عبدالغفّاز و طارق حسن بودند که طارق حسن، رهبر یک گروه موسیقی بود و جوان دیگری به نام تامر (14) از جمله اماکنی که شیطان پرستان در « مصر » برای برگزاری مراسم خود از آن استفاده می کردند، کاخ مشهور « بارون » بود که در سال 1905م. ساخته شده و بعدها متروکه شده بود و از آن نگهبانی چندانی صورت نمی گرفت و گروه های دختر و پسر جوان برای برگزاری مراسم و تجمّعات خود به آنجا می رفتند.
آنها وقتی مراسمشان را آغاز می کردند، مردم اطراف گمان می کردند این صدای اشباح و شیاطین است که به گوش آنها می رسد؛ امّا بعدها مشخّص شد که آن سر و صداها، چیزی جز فریادهای شیطانی این جوانان همراه با موسیقی « راک » نبود که به گوش آنان می رسید. (15)
2. اردن
مشکل شیطان پرستی در « اردن » در نیمه های دهه ی نود قرن گذشته پدیدار شد و مقامات وقت اردن در آن زمان تلاش کردند آن را محدود و کم اهمّیت نشان دهند.درماه سپتامبر سال 2002م. در یکی از تالارهای برگزاری جشن و مراسم در منطقه ی « عبدون الرّاقیه ی » در « امان »، گروهی از آنان دستگیر شدند. آنان در حال انجام مراسم عجیبی بودند و لباس های شرم آوری پوشیده بودند و گردن بندهایی از جنس طلا بر گردن آویخته و همراه با یک موسیقی پرسر و صدا و عجیب به گونه ی خاصّی می رقصیدند.
جدا از این، مقامات اردنی به شماری از مغازه های تجاری که اقدام به توزیع نوارهای ویدئویی و لوح های فشرده که افکار « شیطان پرستی » را ترویج می کردند، حمله کردند و اداره ی مطبوعات و انتشارات این کشور از مصادره و ضبط حدود هزار نوار ویدئویی و صدها لوح فشرده خبر داد. (16)
در این سالها، برخی از دانشگاه های غیردولتی و خصوصی شاهد تجمّعات این گروه از جونان دختر و پسر بودند و همین مسئله باعث درگیری هایی میان آنها، دانشجویان و اساتید شد. در برخی از دانشگاه ها، نماز خانه ها به وسیله ی آشغال مورد حمله قرار گرفت و البتّه این اتّفاق در « مسجد زید بن حارثه » در منطقه ی « الجبل الاخضر » در شهر « عمان » نیز روی داد.
3. لبنان
اویل سال 2003م. الیاس المر، وزیر کشور وقت « لبنان »، فریاد هشدار درباره ی جوانان لبنان به دلیل رواج این پدیده در میان آنان سر داد و خواهان اجرای دقیق و سخت گیرانه ی قوانین درباره ی شیطان پرستان شد. الیاس المر، همچنین از خودکشی 11 نفر در سال 2002م. خبر داد که در چنگ این گروه که در سال های گذشته شاهد گسترش افکارشان بود، گرفتار آمده بودند، این وزیر لبنانی همچنین اعلام کرد که وزارتخانه ی متبوعش قصد ایجاد دفتری برای مبارزه با « شیطان پرستی » را دارد.لبنانی ها می گویند:
شیطان پرستی در زمان جنگ های داخلی وارد این کشور شد و دقیقاً می توان گفت: از سال 1986م. این پدیده در لبنان مشاهده شد. در آن سال نیروهای امنیّتی به یکی از هتل های شهر « جونیه » واقع در شمال « بیروت » حمله کرده و گروهی از آنها را دستگیر کردند. (17)
روزنامه ی « الشرق الاوسط » در تاریخ 2003/3/1م. داستان یکی از آن شیطان پرستان را که اقدام به خودکشی نمود و تنها 13 سال سن داشت، آورده است. این شخص که یک گلوله به سر خود شلیک کرده و یک نامه از خود خطاب به خانواده و برادرانش به جا گذاشته، گفته بود که او به جهان و دنیای خود می رود که سعادت و خوشبختی واقعی در آنجاست و او برای خانواده اش ناراحت است که چگونه در این جهان زندگی می کنند و او همیشه به یادشان خواهد بود.
خانواده ی این نوجوان نمی دانستند که فرزندشان از جمله شیطان پرستان است و آنها در این مورد گفتند که هیچ نشانه ای مبنی بر پیروی فرزندشان از این فرقه ندیده اند و او به هیچ جای خاصّی جز سینما نرفته است؛ امّا او اوقات زیادی با کامپیوتر و اینترنت مشغول بود.
4. بحرین
آژانس خبری « یو.بی.آی » از روزنامه ی « الوطنِ » « عربستان » در تاریخ 2005/4/12 م. نقل کرده است که مقامات بحرینی پس از به دست آوردن اطّلاعاتی در شرف دستگیری رئیس تجمّع « شیطان پرستان » در « بحرین » هستند. این رویداد پس از آن صورت گرفت که مقامات بحرین متوجّه برگزاری جشن مراسم اشخاص منحرفانه در یکی از هتل های « منامه » پایتخت ای کشور شد.این روز نامه به نقل از یک دانش آموز دوره ی راهنمایی نوشت که وی دعوت نامه ای برای حضور در جمع گروهی ناشناس دریافت کرده است و این گروه 3 جلسه در سال گذشته هماهنگ کرده و شمار حاضران در آن جلسه به 150 شیطان پرست می رسیده بیشتر آنها کمتر از 15 سال، سن داشتند.
این دانش آموز گفت: که دو بار در جلسه های آنها شرکت کرده و یک دوربین برای فیلم برداری از این مراسم همراه خود داشته است؛ امّا به دلیل کمبود نور نتوانسته است خوب فیلم برداری کند. وی افزود: حاضران، مشروبات الکلی و موادّ مخدّر استفاده می کردند و برهنه به رقص می پرداختند تا آنکه همگی در اثر هیجان بسیار زیاد به حالت بی هوشی می رفتند و در آن حال کارهای منحرفانه و غیر اخلاقی می شد. یکی از اعضای « مجلس بحرین » گفت:
در جشن ها و مراسمی که در پایتخت برگزار می شود، منحرفان کشورهای دیگر حوزه ی خلیج فارس شرکت می کنند. (18)
5. مراکش
این پدیده ابتدا در شهرهای توریستی مانند « دارالبیضاء »، « رباط »، « مراکش »، « فاس »، « اغادیر » و « صویرة » پدیدار شد.« شیطان پرستان » به صورت دوره ای جشن ها و مراسمی برگزار می کردند. دیدارهای عادّی آنها نیز در داخل قهوه خانه ها انجام می شد و آنها به صورت پنهانی و سرّی در آن قهوه خانه ها با هم دیدار می کردند. شاید مردم هم آنها را دیده باشند که در گوشه ای به دور از دیگران نشسته اند و لباس های مشکی رنگ پوشیده و این لباس ها، نماد عوالم شیطانی است و در حالی که آنها حشیش استفاده می کردند، درباره ی مرگ صحبت می کردند. (19)
اوایل ماه مارس 2003م. رونامه ها از بازداشت 14 جوان خبر دادند که یکی از آنها تابعیّت مصری داشت. این جوانان به پرداخت جریمه ی نقدی و زندان محکوم شدند؛ امّا خانواده های این جوانان به این احکام اعتراض کردند و اظهار داشتند که فرزندانشان تنها به موسیقی علاقه مند بوده اند.(20)
6. الجزایر
رسانه های « الجزایر » در تاریخ 2002/2/3 م. گزارشی خبری منتشر کردند که در آن آمده بود:گروهی هر شب در یک قبرستان متعلّق به مسیحیان در پایتخت این کشور جمع می شوند و نوارهایی با خود دارند که درباره ی نیروهای شیطانی و قدرت های مخفی و پنهان سخن می گویند و آن گروه، قربانی هایی داشتند و قربانی های آنها خروس یا گربه ی سیاه بود که آنها این حیوانات را ذبح می کردند و بدن های برهنه ی خود را با خون آغشته می کردند، سپس جملاتی مبهم زمزمه می کردند و به دور خون رفته شده از حیوان قربانی شده که آن را تکّه پاره کرده بودند، می چرخیدند و اعمال منحرفانه ای انجام می دادند. گزارشگر از یک دانشجوی الجزایری نقل کرد که:
برای من مهم نیست مردم درباره ی من چه می گویند، اینکه بگویند مشرک است یا کافر یا ملحد، اصلاً برای من مهم نیست، وجدان من راحت است و اطمینان دارم که رفتارهایم درست است.
وی درباره ی پیوستن به گروه « شیطان پرستان » گفت که از طریق اینترنت، با یک شخص سوئیسی که از پیروان این فرقه بود، آشنا شده و به این صورت به « شیطان پرستان » پیوسته است. (21)
7. ترکیه
یک روزنامه در تاریخ 2002/1/24م. از نگرانی مقامات نسبت به افزایش خودکشی در میان دختران جوان که عضو فرقه ی شیطان پرستان شده اند، خبر داد. به عنوان مثال یک دختر دبیرستانی خود را از بالای « پل بوغانچی » به آب های « تنگه ی بسفر » انداخت و یک دانش آموز دختر دیگر که در یک مدرسه ی غیر انتفاعی خارجی درس می خواند، در ماه دسامبر 2000 م. خودکشی کرد و روزنامه ی ترکیه ای « زمان » یادآور شد که شمار « شیطان پرستان » در « ترکیه » به سه هزار نفر می رسد. (22)8. مالزی
مقامات « مالزی » نخستین بار در سال 2001 م. متوجّه وجود شیطان پرستان در این کشور شدند و در آن زمان 150 نفر را باز داشت کردند.در روز های اوّل ماه دسامبر سال 2005 م. 105 جوان دستگیر شدند که 4 نفی آنان دختر بودند. در این روز، نیروهای امنیّتی با حمله به یک جشن و مراسم موسیقی پرسر و صدا در سالنی در « آیالت نگری سیمبیلان » واقع در جنوب مالزی این اشخاص را بازداشت کردند. سنّ اشخاص بازداشت شده از 20 تا30 سال بوده است و با گرفتن آزمایش از آنها مشخّص شد که 30 نفر از آنها موادّ مخدّر مصرف کرده بودند. (23)
خانم زهره سلیمان، وزیر وقت « توسعه ی اجتماعی » مالزی در این مورد گفت:
این فرقه دست به انجام اعمال و رفتار الحادی و سوزاندن کتاب های دینی، مانند قرآن و انجام رفتارهای غیر عادّی می زنند.
یک دانشجو که عضو این فرقه بود، نوشت:
شیطان پرستان در ایالت های « صباح » « سراواک شرقی » معمولاً بزها را به گونه ی خاصّی ذبح می کنند و هنگام گوش دادن به موسیقی بلک متال، خون آن را می نوشند و این بدعت بسیار سریع در میان مدارس و جوانان در حال گسترش است. (24)
اخیراً در مالزی تمام انواع موسیقی بلک متال وارد شده است و شکور حسین، رئیس « شورای ملّی اسلامی »، در این باره گفته است:
با اینکه بلک متال تنها یک نوع از انواع مختلف موسیقی است؛ امّا آداب و فرهنگ آن، طرفداران این نوع موسیقی را به سوی شیطان پرستی، سرکشی و کشتار سوق می دهد و آنان را تشویق به نفرت از دیگران می کند و باعث می شود آنها به رفتارها و اعمالی مانند نوشیدن خون انسان ها که با خون بز مخلوط شده یا سوزاندن کتاب « قرآن مجید » دست بزنند. (25)
9. در زندان ابوغریب
بسیاری از محقّقان، رفتارهای منحرفانه ی زندانبانان آمریکایی در زندان « ابوغریب بغداد » با زندانیان را با آداب و مراسم شیطان پرستان مرتبط می دانند.علّت هم این است که اطّلاعاتی در دست است که تأکید می کند گروهی از مقامات عملیات ویژه در پایگاه نظامی « فورت براک » (Fort Brogg ) در جادو، شعبده بازی، برنامه ها و آزمایش های جنگ ذهنی و روانی با مشارکت عناصری از شیطان پرستان، دست دارند. (26)
10. گوانتانامو
مقالات زیادی درباره ی ارتباط رفتارزندان بانان آمریکایی در « گونتانامو » با افکار شیطان پرستان، نوشته شده است. گفته شده که دونالد رامسفلد، وزیر دفاع آمریکا، در ماه نوامبر سال 2002 م. ژنرال جفری میلر (27) را به عنوان فرمانده ی بازداشتگاه گوانتانامو منصوب کرد؛ زیرا رامسفلد اعتقاد داشت که فرمانده ی قبلی گونتانامو، نتایج خوبی در تحقیقات و بازجویی های خود به دست نیاورده است.امّا درباره ی ملیر، فرمانده ی جدید گفته شده که وی جزو کسانی بوده که در جادو و علوم غریبه تبحّر داشته است.
در « گوانتانامو » آن گونه که مجلّه ی « نیوزویک » فاش ساخته است، جهان شاهد توهین به « قرآن » و ادیان و تحقیر ادیان مختلف بوده و البتّه این از افکار و ایده های شیطان پرستان است.
یکی از افسران آمریکایی ارتش درباره ی حوادثی که در « گونتانامو » گذشته، نوشته است:
یکی از تجاربی که بیش از هر خبر دیگری در ذهن مانده، این است که یکی از مقامات گونتانامومو، « انجیل » را بر زمین انداخت و با پا روی آن رفت و آن را لگدمال کرد، آن ضربه ی سختی بود، هر چند اگر آن تنها یک تمرین بوده باشد، من هیچ شکّی در توهین به قرآن در آن بازداشتگاه ندارم. (28)
افکار، آداب و رسوم و رفتار شیطان پرستان
1. آنها اعتقاد دارند که نعوذ بالله خداوند هنگامی که شیطان از سجده کردن به آدم سرباز زد، او را از بهشت رانده، به او ظلم کرده است و به همین دلیل شیطان پرستان، شیطان را شایسته ی تقدیر می دانند و او را نماد قدرت و اصرار به شمار می آورند. آنها همچنین شیطان را قدرت بزرگ می دانند، قدرتی که در زندگی، بشری را به حرکت در می آورد.2. آزاد گذشتن عنان نفس برای انجام اعمال جنسی و شهوت پرستی و مصرف موادّ مخدّر و مشروبات الکلی. در توصیه های این گروه آمده است که عنان نفس خود را آزاد بگذار و در لذّت غوطه ور شو و از شیطان پیروی کن؛ زیرا او دستورهای سخت به تو نمی دهد و فقط خواسته های تو را برآورده می سازد و تو را به صورت وجودی زنده و پویا درمی آورد. تراولی، به پیروان خود می گفت:
هر چقدر می خواهی رابطه ی جنسی بر قرار کن، هر طور می خواهی و با هر کس که تمایل داری دیگران باید تسلیم تو شوند.
3. آنها معمولاً لباس های سیاه می پوشند و موهای خود را بلند نگه می دارند و تصویر صلیب شکسته یا ستاره ی شش ضلعی را بر سینه و دست خود خال کوبی می کنند. آنها از گردنبند سیاه که نقش ستاره ی پنج ضلعی را دارد و در وسط آن سه شیطان با دو شاخ پیچیده به سمت پشت وجود دارد، استفاده می کنند.
4. آنها ترجیح می دهند که مراسم خود را در اماکن متروکه یا دور از مردم عادّی انجام دهند و عموماً بر دیوارهای محلّ بر گزاری مراسم خود، اشکالی ترسناک مانند تصویر مار و جمجمه یا اشکال عجیب و غریب ترکیب حیوانات مختلف ترسیم می کنند.
5. آنها در جلسات و مراسم خود، موسیقی پرس و صدای « راک » ( Hardroc ) پخش کرده و مطالبی به شکل ترانه ها که از مرگ و خودکشی ستایش می کند، می خوانند. آنها در مراسم های خود در استفاده از مشروبات الکلی و موادّ مخّدر زیاده روی می کنند و در این حالات، گاهی به چشیدن خون می پردازند. آنها معمولاً برای این کار یک گربه یا سگ یا خروس را می کشتد و عموماً آنها حیوانات سیاه را انتخاب می کنند و در حالی که آن حیوان زنده است، آن را تکّه پاره می کنند و خون آن را به بدن خود می مالند.
6. برخی از آنها دست به خود کشی می زنند؛ زیرا از نظر آنان آزاردی و خودکشی حقّ آنان است و می گویند:
انسان آزاد است که هر چه می خواهد، بخورد و هر چه می خواهد، بپوشد و هر وقت که دلش می خواهد بمیرد. خودکشی از نظر آنان انتقال به جهان خوشبختی و رقص است و بسیار شبیه به یکی از ایستگاه هایی است که انسان آن را می پیماید.(29)
7. نبش قبر و بیرون آوردن اجساد مردگان. آنها در این حال بالای جسدی که آن را در آورده اند، به رقص و پایکوبی می پردازند. آنها درباره ی این کار می گویند: آنها این کار را انجام می دهند تا سنگدل و قسیّ القلب شوند و عدم را با جان و دل احساس کنند و آن را تمرینی برای قتل می دانند، بدون آنکه هیچ احساس گناهی کنند و خم به ابرو بیاورند.
8. آنها اخلاق را ضعف و مایه ی حمایت از ضعیفان می دانند. آنها می خواهند که اساس روابط مردم با هم سودجویی و لذّت طلبی باشد و اخلاقیات را مانع بزرگی در این راه می دانند و آن را عامل حرکت و پیشرفت به شمار نمی آورند.
وصایای نُه گانه ی شیطان پرستان
این نُه وصیّت از جمله اصول و پایه های این فرقه ی منحرف است:1. عنان نفست را آزاد بگذار و در لذّت غوطه ور شو؛
2. از شیطان پیروی کن؛ زیرا او تنها دستورهایی به تو می دهد که با طینت تو سازگار است و هستی تو را سرشار از زندگی و پویایی می کند؛
3. شیطان نماد حکمت آلوده و نماد زندگی اصیل است، بنابراین خودت را با افکار دروغین و سراب ها فریب نده؛
4. افکار شیطان محسوس و ملموس و قابل دیدن است و طعم دارد و عمل به آن باعث شفای تمام بیماری های جسمی و روانی است؛
5. نباید عاشق شد؛ زیرا عشق، ضعف و خواری و پستی است؛
6. شیطان، نماد دل سوزی و شفقت برای کسانی است که شایستگی آن را دارند و به جای تباه کردن خود و عاشق دیگران شدن، باید عاشق شیطان شد؛
7. حقّت را از دیگران بگیر، هر کس به تو یک سیلی زد، با تمام قدرت با مشت بر همه جای بدن او بکوب و به او ضربه بزن؛
8. همسایه ات را دوست نداشته باش و با او همانند اشخاص غریبه و عادّی دیگر رفتار کند؛
9. ازدواج نکن، بچّه دار نشو، از اینکه ابزار و دسیله ی بیولوژیک برای ادامه ی نسل و زندگی انسان ها باشی، حذر کن، فقط برای خودت باشد.(30)
1. عبدة الشیطان و حرکات انحرافیه اخری، حسن الباش.
2. بدعة عبادة الشیطان، دکتر اسعد السحمرانی.
3. اظهار الحق فی الادیان و الفرق، دکتر محمّد مختار المفتی.
4. موسوعة الادیان المیسره ی، دارالنّفاش.
5. مقاله: عباد ة الشّیطان و الاقتراب من الاثم، صالح الشورة الغد 2005/6/24 م.
6. مقاله: عبادة الشّیطان بین الحقیقة والخیال، خالد غسان، الرأی 2005/21/7 م.
7. مقاله: معالجة ظاهرة عبدة لشّیطان التکتم، فادیا عثمان، الرأی 2003/3/1.
8. مقاله: القبض علی 55 شاذاً یعبدون الشّیطان، اخبار الحوادث المصریة، 2005/5/17.
پی‌نوشت‌ها:
1- گنوسی ها: گنوسی کلمه ای یونانی الاصل و مشتق از « گنوسیس »؛ یعنی معرفت و آگاهی است و در اصطلاح، رسیدن به نوعی کشف معارف والا را گویند. گنوس، جنبّش و فلسفه ای کهن و آمیخته ای از عقاید یونانی، اسرائیلی و ایرانی به شمار می آید. ر.ک: الموسوعة المسیرة، چاپ الندوة العالمیّة، ص 1113.
2- عبدة الشّیطان، حسن الباش، ص 17.
3- بدعتة عبادة الشّیطان، دکتر السعد السعمرانی؟؟؟، ص 8.
4- عبادة الشّیطان، صالح الشّورة.
5- Antone Chethleivy.
6- موسوعتة الادیان المسیرة، صص 323-324.
7- خبرگزاری رویترز، 2005/3/23.
8- عبدة الشّیطان، باش، ص 58.
9- همان، ص 19.
10- اظهار الحق، دکتر محمّد المفتی، ص 180.
11- عبادة الشّیطان، حالد غسان؛ عبادة الشّیطان، سالح الشورة.
12- اظهار الحق، ص 175.
13- اخبار الحوادث المصریة، 2001/5/17.
14- اظهار الحق، ص 180.
15- عبدة الشّیطان، الباش، ص 68.
16- مقاله: اتباع عبدة الشّیطان ینتلقون من مصر الی الأردن، احمد هریدی محمّد.
17- فادیا عثمان، الشرق الاوسط، 2003/3/1.
18- روزنامه ی بحرینی « الاوسط »، 2005/4/15.
19- شبکة حضرموت العربیة، 1426/11/19ق.
20- بدعتة عبادة الشّیطان، ص 100.
21- همان، صص 95-96.
22- همان، ص 96.
23- خبرگزاری آلمان، 2005/12/5.
24- بدعتة عبادة الشّیطان، ص 97.
25- خبرگزاری آلمان، 2006/1/24.
26- مجله اگزکتف النتلجنس، 2005/8/26.
27- Geoffry Miller.
28- همان.
29- دکتر اسعد البحرانی، الشرق الاوسط، 2003/3/1.
30- اظهار الحق، ص 177؛ عبدة الشّیطان، باش، ص 75.
مؤسسه فرهنگی موعود عصر (عجل تعالی فرجه الشریف)؛ (1390)، جنّ « مطالعات قرآنی و روایی درباره ی جنّ » ، تهران: موعود عصر (عجل تعالی فرجه الشریف)، چاپ اوّل.
